من یه دردم
دستهایم را به تو سپردم کجایی؟ نیستی؟ و من هنوز دنبال تو ........ نبودنت در پس ثانیههای سادگی هایم درد می شود و در ذهن گیج من راه می افتد انگار این دردها پاره های تن منند باید آنها را در دلم چال کنم حراج آبروست می دانی دشمن شادی چیست؟ کجا پر کشیدی؟ پرم از صدای رفتنت و خون پاره ای که از تو به یادگار مانده ....... دردها چه بی صدا گریه می کنند کجای جهان ایستاده ای
به تماشای من ؟؟؟؟؟؟
برچسبها: نوشته شده در یادداشت ثابت - جمعه 91/11/7ساعت
12:38 عصر توسط مرد بی رویا نظرات ( ) |
Design By : RoozGozar.com |